skip to main
|
skip to sidebar
از سر ناچاری
۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه
آغوش تو
آغوش جاییست که هیچ چیز در آن به انتها نمی رسد الا فراق
۲ نظر:
زروان
۳۰ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۶:۵۱
آغوش جایی است که فراغ از آن شروع می شود
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
توتون
۵ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۵۸
داستان فراغ و فراق با نام آغوش رنگی دیگر می گیرد زروان جان
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
مشترک شوید
موضوعات
شاعرانه ها
(42)
کوتاه کوتاه
(16)
از دیگران
(8)
هایکو
(8)
شعرهای بلند
(2)
طنازی ها
(1)
بايگانی وبلاگ
ژوئیهٔ
(1)
آوریل
(1)
مارس
(1)
دسامبر
(2)
سپتامبر
(4)
اوت
(1)
ژوئن
(1)
مهٔ
(1)
نوامبر
(1)
اکتبر
(10)
سپتامبر
(8)
اوت
(4)
ژوئیهٔ
(3)
مهٔ
(2)
آوریل
(11)
مارس
(5)
فوریهٔ
(21)
دوستان
من و سایه ام
به همین سادگی
آغوش جایی است که فراغ از آن شروع می شود
پاسخحذفداستان فراغ و فراق با نام آغوش رنگی دیگر می گیرد زروان جان
پاسخحذف